بایگانی دسته: بسیار خیلی جدی

خوش به حال روزگار، نرم نرمک میرسد اینک بهار

نوروزتان پیروزاین هم از سال 1390 که با همه دیوانگی هایی که در عالم اتفاق افتاد دست آخر رسید به آخر. نوروز اما همچنان بعد از هزاران سال با سرفرازی همراه با رسیدن بهار به دیدن همه ایرانیان میاد، حتی اگه مثل الآن که هوای ونکوور برفی است، زمین سفید باشه. پنجمین سال در کانادا هم با این نوروز به پایان میرسه و سالی جدید شروع میشه همراه با امید.

حال و هوای نوروز در این سوی جهان هم به چشم میاد، از پیام نخست وزیر کانادا که فرارسیدن نوروز رو با لهجه انگلیسی اما به زبان فارسی شادباش میگه، تا بازار های نوروزی که در گوشه و کنار برپا میشن، و ایرانیانی که در فروشگاه های ایرانی برای خرید سمنو و ماهی سفید صف بسته اند، و جالبتر از همه این گلفروش ویتنامی محله که نبض بازار رو در دست داره و در این ایام سبزه هفت سین درست میکنه برای فروش به ایرانیانی که بر تعداد اونها هر روز افزوده میشه. ادامه خواندن خوش به حال روزگار، نرم نرمک میرسد اینک بهار

برای یازدهم نوامبر، من شقایق سرخ بر سینه دارم

Remembrance Dayپانزده ساله هستم، و مشغول به بازی در کوچه با بچه های محله. کيوان ناگهان می گويد؛ اه نيگا کن بابات داره مياد.

ساعت يازده ظهر يک روز پاييزی است و خيلی عجيب است که پدرم در اين ساعت از کارخانه به خانه بيايد. ماشين که نزديک می شود می بينم که جواد پسر شريک پدرم دارد رانندگی می کند و هيبت، سر نگهبان کارخانه، پدرم را در صندلی عقب نگاه داشته، به نظرم می رسد که حال پدرم خوب نباشد.

ادامه خواندن برای یازدهم نوامبر، من شقایق سرخ بر سینه دارم

پرواز کافی است، روی زمین راه برویم

تصویری از فایننشال پست که کارکنان ایر کانادا را در حال تظاهرات اعتصاب نشان میدهد
تصویری از فایننشال پست که کارکنان ایر کانادا را در حال تظاهرات اعتصاب نشان میدهد

خوب یادم هست در سال 2008 که برای اولین با پرواز ایر کانادا از ونکوور به تورنتو رفتم، تا از اونجا با خط هوایی امارات به دبی و بعدش به تهران پرواز بکنم. با خودم فکر میکردم این فقط یه پرواز داخلی بیشتر نیست و نمیتونه ملاک کیفیت یک خط هوایی پر اسم و رسم باشه که دولت کانادا در پشت اون قرار داره، ولی در هر حال وضع فلاکت باری بود، و به هیچ وجه با پروازهای داخلی اروپا قابل مقایسه نبود.

برای بلیطی در حدود 600 دلار فقط برای یک مسیر، سرویسی که ارایه شد اصلا تناسبی نداشت. مهمانداران مثل این بود که از سر ناچاری تن به این کار دادن و اون رو از حد و لیافت خودشون کمتر میبینن. در پرواز پنج ساعته، غذایی که به مسافرین داده شد عبارت بود از یک ساندویچ سرد با یک آب پرتقال و بقیه ماجرا این بود که برای کوچکترین نیازی باید سر کیسه رو شل میکردی. ناگفته نماند که یکی دوبار هم دیدم که آب مجانی به مسافرین داده شد، که نقض اصل یزیدی بودن این خط هوایی است. ادامه خواندن پرواز کافی است، روی زمین راه برویم

وداع با استیو جابز آسان نبود

اینکه اولین مطلب این ماه رو با خبر ناگوار شروع کنم اصلا مطلوب خودم هم نبود، اما خبر از دنیا رفتن استیو جابز آنقدر ناراحت کننده بود، و تاثیری که این انسان فرهیخته و مبتکر بر روی شخص من داشت به اندازه ای عمیق هست که نمی تونم قلم رو بر محور مطلب دیگری به گردش دربیارم.

من معتقدم هر انسانی یک شخصیت تکنیکی داره که بر اساس تجربه و تحصیلات و علایق، و در طی زمان شکل پیدا میکنه. برای من سالهای دهه شصت اوج این شکل گیری به حساب میاد. یادمه همون سال ها بود که برای اولین بار کامپیوتر های مک اینتاش رو در دفتر یکی از دوستان پدرم دیدم، و این البته اولین مواجهه من با کامپیوتر هم بود، و دیگه اینکه برام خیلی جالب بود که یه وسیله ای هست با این قابلیت ها که کارها رو چقدر ساده میکنه.

ادامه خواندن وداع با استیو جابز آسان نبود

اندر احوالات و آداب فرهنگی کاناداییون

هارپر، نخست وزیر کانادا در لباس بومیان ابتدایی کانادا
هارپر، نخست وزیر کانادا در لباس بومیان ابتدایی کانادا

از اونجایی که اقوام مختلف با ریشه ها و فرهنگ های متفاوت در کانادا ساکن هستند، امکان اینکه به یک جمع بندی کلی در مورد فرهنگ قالب در این کشور برسیم شاید خیلی آسون یا حتی اصولا مقدور نباشه. هرچند در طی چند صد سال گذشته بیشتر اروپایی ها و بعد از اون چینی ها در سرزمین کانادا ساکن بودند، با رشد روند مهاجرت، از تمام نقاط دنیا مهاجرین با خصوصیت های فرهنگی و قومی خودشون به این کشور اومدن و با اومدنشون خون تازه ای به رگ های این جریان دائم التغییر تزریق کردند و میکنند.

بر اساس آمار سال 2006 بیش از 200 گروه قومی مختلف در کانادا زندگی میکنند و در حدود 5 میلیون نفر که در حدود 16.2 درصد جمعیت کانادا رو تشکیل میده، در زمره اقلیت های قومی قرار میگیرن. ادامه خواندن اندر احوالات و آداب فرهنگی کاناداییون