اندر احوالات و آداب فرهنگی کاناداییون

هارپر، نخست وزیر کانادا در لباس بومیان ابتدایی کانادا
هارپر، نخست وزیر کانادا در لباس بومیان ابتدایی کانادا

از اونجایی که اقوام مختلف با ریشه ها و فرهنگ های متفاوت در کانادا ساکن هستند، امکان اینکه به یک جمع بندی کلی در مورد فرهنگ قالب در این کشور برسیم شاید خیلی آسون یا حتی اصولا مقدور نباشه. هرچند در طی چند صد سال گذشته بیشتر اروپایی ها و بعد از اون چینی ها در سرزمین کانادا ساکن بودند، با رشد روند مهاجرت، از تمام نقاط دنیا مهاجرین با خصوصیت های فرهنگی و قومی خودشون به این کشور اومدن و با اومدنشون خون تازه ای به رگ های این جریان دائم التغییر تزریق کردند و میکنند.

بر اساس آمار سال 2006 بیش از 200 گروه قومی مختلف در کانادا زندگی میکنند و در حدود 5 میلیون نفر که در حدود 16.2 درصد جمعیت کانادا رو تشکیل میده، در زمره اقلیت های قومی قرار میگیرن. اطلاعات بیشتر رو میتونید اینجا ببینید:

http://www12.statcan.ca/census-recensement/2006/rt-td/eth-eng.cfm

در این میون اونهایی که در سنین بالاتر مهاجرت کردن بسیاری از سنت هاشون رو با دقت فراوان پاسداری می کنن، در حالی که ممکنه فرزندان اونها خیلی به این سنن دلبسته نباشن و بیشتر به سنت های اروپاییان علاقه داشته باشن. خلاصه تنوع قومی در اینجا واقعا معرکه است و توسط دولت و مردم هم تشویق و پاسداری میشه. برای نمونه نوروز توسط نخست وزیر به همه ساکنین کانادا که اون رو پاس میدارن تبریک گفته میشه، یا برنامه های سال نوی چینی هر سال با شکوه فراوان برگزار میشه، دیوالی که یکی از رسوم قدیمی هندی هاست خیلی طرفدار داره و در اون روز همه شبکه های رادیویی و تلویزیونی دارن راجع بهش حرف میزنن و رسوم اقوام ساکن در کانادا قبل از سررسیدن اروپایی ها که به اونها Aboriginal میگن هم با شرح و بست فراوان حفظ و برگزار میشه.

از دید من این تنوع قومی هر چند که ممکنه باعث بروز تنشهایی بشه، اما در عمل دامنه تبعات مثبت اون بالاتر است از مضارش. در یه گزارشی میخوندم (اینجا بخونید) که سعی کرده با برگزاری نظر سنجی تصویری از وضعیت تنوع قومی در کانادا به دست بیاره و در اون اشاره میکنه که تقریبا 9 نفر از ده نفر معتقد هستند که برخورد غیر منصفانه ای در طی پنج سال قبل با اونها به دلیل تفاوت قومی صورت نگرفته که این نشان از آستانه تحمل بسیار بالای جامعه در پذیرش تنوع قومی داره. چارت صفحه 17 این گزارش خیلی جالبه حتما ببینید.

البته وضع همیشه بدینگونه نبوده و در گذشته به دلایل مختلف از جمله جنگ های جهانی، بد رفتاری های آشکاری با بعضی اقوام انجام شده که باعث شده در موارد متعددی دولت کانادا بعدها رسما عذر خواهی بکنه. در هر حال رفتار های خاص ملل و اقوام گوناگون باعث این نمیشه که یک الگوی رفتاری در اجتماع وجود نداشته باشه که به یقین جدای از فرهنگ اقوام ساکن در کانادا هم نیست و از اونها تاثیر میگیره. الگوهای رفتاری مورد پسند جامعه از اونجایی که به هر حال اکثریت با اروپاییان هستش بیشتر بر اون اساس و با تلفیقی از ویژگی هایی که من دوست دارم اون رو مختص کانادایی ها ببینم، شکل گرفته.

برای مثال کانادایی ها در صحبت نسبت به آمریکایی ها مودب تر و آرومتر هستن، حتی هنگامی که صحبت های دوستانه با هم میکنن. معمولا صحبت ها حتی اگه خیلی هم جدی باشه با حرارت انجام نمیشه و ممکنه درشتی فراوانی رو شما در قالب صحبت های بسیار آرام یک کانادیی ببینید، در مقابل ما، که برای یه تنظیم یه قرار ساده بعضی وقتها با هم مشاجره  و داد و بیداد هم میکنیم، این نوع مشاجره هایی که ما داریم اینها رو نگران میکنه و فکر میکنن داریم دعوا میکنیم.

رقص کردی در مراسم نوروز سال 1388
رقص کردی در مراسم نوروز سال 1388

افراد در اکثر موارد با اسم کوچک همدیگرو صدا میکنن، مثلا در کار و باشگاه ورزشی و اینها. در مواردی مثلا وقتی پیشخدمت رستوران میخواد شما رو خطاب بکنه ممکنه از Sir یا Ma’am استفاده بکنه یا مثلا اگه شما تو خیابون ببینیند چیزی از دست کسی افتاد طرف رو اینطوری خطاب میکنید. استفاده از نام فامیل در موارد معدودی مثل خطاب کردن معلم، مشتری، فرد غریبه یا افراد مسن تر رایج هستش.هر چند هر یک از این افراد ممکنه در هنگام صحبت از شما بخوان که اونها رو با نام کوچک خطاب کنید.

دست دادن در موقع معارفه رایج هست و ممکنه در موقع خداحافظی در اولین برخورد هم انجام بشه، ولی بعد از اون در دیدارهای بعدی لزومی نداره، در مقایسه با ما که هر بار دوست و آشنایی رو میبینیم باهاش دست میدیم. البته افرادی ممکنه دست دادن در فرهنگشون نباشه که در این صورت به شما میگن و شما هم در چنین شرایطی لزومی نداره اصرار به دست دادن داشته باشید. دست دادن بسیار ملایم و کوتاه انجام میشه، محکم گرفتن دست طرف مقابل و نگهداشتن اون برای مدت طولانی میتونه به اثبات برتری یا قدرت طلبی تعبیر بشه، البته واضحه که آشنایان نزدیک ممکنه اینکار رو به نشانه محبت انجام بدن.

بوسیدن گونه ها معمولا در بین جنس مخالف رایج تره و دیدن صحنه بوسیدن صورت توسط دو مرد و دست دادن با خانم های همراه اونها این تعبیر رو میتونه ایجاد بکنه که آقایون همجنس باز هستن. در آغوش کشیدن هم در بین جنس مخالف وجود داره البته به منظور ابراز محبت در هنگام دیدار اما بسیار ملایم و بدون اعمال زور بازو، در غیر اینصورت تعبیر خوش آیندی نداره . البته همه اینها کاملا بستگی به شرایط و افراد و سن و این قبیل پارامترها هم داره، مثلا شما ممکنه خواهرتون رو بعد از مدتها دیده باشید و سخت در آغوشش بکشید و تا مدتی هم با هم دست در دست بمونید، که این کاملا طبیعی است.

فاصله مناسب در هنگام صحبت با افراد باید رعایت بشه، چیزی در حدود یه متر یا طول یک دست، در غیر این صورت افراد رو ناراحت میکنه، و احساس نگرانی به اونها میده، در مقایسه با ایران که افراد هر چه به هم نزدیکتر میشن در هنگام صحبت نشانه مجبت و صمیمیت بیشتر هستش. در صف های خرید هم این قاعده باید رعایت بشه. در هنگام حرف زدن با طرف مقابل لازمه به چشمهای اون نگاه کنید، و الا میتونه موجب این تفسیر بشه که صداقت گفتار ندارید، البته نباید به چشمهای طرف مقابل هم اونقدر زل بزنید که موجب آزار بشه. لبخند زدن در موقع صحبت بسیار خوب و پسندیده است و کارتون رو در خیلی موارد بهتر راه میندازه.

سوالاتی هست در صحبت که کانادایی ها رو ناراحت میکنه، که البته برای ما ایرانی ها خیلی عادیه، مثلا پرسش در مورد مقدار دستمزد، یا دارایی، یا محل زندگی افراد، بعضی از این سوال ها رو میشه به صورت غیر مستقیم پرسید، و بهتره به فرم جمع آوری اطلاعات یا مثل مصاحبه استخدامی مطرح نشه، مواردی که در ایران خیلی عادیه، مثلا این سری آخر که رفته بودم ایران، یکی از دوستان انگار میخواست بهم یه پست مهم مدیریت پیشنهاد بده، با دفت تمام همه جزییات زندگی من رو ازم سوال کرد، از جزییات کارم تا متراژ خونه ام و مدل و سال اتوموبیلم و غیره. من هم آخه کانادایی شدم به گمانم خیلی با این جریان حال نکردم.