عهد عتيق که ايرانی ها بيشتر به نام تورات می شناسن، در اولين کتاب، کتاب پيدايش، داستان مفصلی داره در باره چگونگی متنوع شدن زبانهای ابناء بشر در زمين.
خلاصه داستان اينه که در بابل (بر وزن کامل) که در اوج شکوفايی و تمدن در عصر خودش بوده، مردم که همه سخت همزبان هستند، تصميم می گيرن که برجی بسازند به چنان بلندی که سر در بهشت آسمان ها داشته باشد، و شروع می کنند به ساختن، و چنان اين کار به خوبی پيش ميره که خداوند عالميان را نگران می کنه که اين آدميان با چنين همزبانی قادر به انجام همه کاری خواهند بود.
اينگونه ميشه که خداوند تصميم می گيره که آدمها رو متفرق کنه و زبانهای آنها رو متفاوت، آخه ظاهرا ً بدجور داشتن تو کار کائنات دخالت می کردن، و ميزنه تو کار تنوع سازی زبان و پراکنده کردن آدمها در زمين، و اين ميشه که پروژه برج سازی برای سالها تعطيل ميشه تا عصر حاضر که برج های کوتاه می سازن و هيچ برنامه ای برای به بهشت رسوندنش ندارن، خداوند هم فکر کنم يه قدری بهشت رو کشيده بالاتر که به اين راحتی ها نشه بهش رسيد.
ادامه خواندن داستان پيدايش، مشکلات برج سازی، و تفريحات خداوند
خاطرمان نيست از کجا اطلاع حاصل کرديم که اين مهديقلی خان مخبر الدوله کتابی نگاشته به نام خاطرات و خطرات که خودمانيم نامی بس اگزاتيک به نظر ميايد و سبکی نو آورده آنگونه که بعد ها جلال فرزند احمد نيز از وی در نگارش به جسارت تمام تقليد نموده.